قسمت سوم

ای لشکر صاحب زمان اماده باش اماده باش...

این صدای اهنگی است که در کل اردوگاه پخش میشود ساعت 5 صبح بیدار شدیم وضو و اماده برای نماز بعد هم سریع داخل اتوبوسها 6:40 حرکت کردیم به سوی اروند کنار صبحانه را داخل اتوبوس خواهیم خورد .

راه دراز به سر رسید اروند کنار یادمان عملیات والفجر8 سرزمین نخلهای بی سر.

از بین نیزارها که بگذری به رودخانه اروند میرسی جایی که هزاران شهید در ان نهفته اند سوار لنج میشویم چه ارامشی بهت دست میده اب اروند موج زیبای اب وقتی فکر میکنی توی همین اب بدن شهید مهدی باکری پودر شد وقتی میدانی زیر پایت هزاران شهید نهفته اند این نی های سر به فلک کشیده با تو سخن میگوید از ناله های بچه های جنگ از زخمی ها از همه همه اینجا احتیاج به راوی ندارد خود همه را داد میزند

مزار شهیدان گمنام عملیات والفجر8

اری اینجا اروند رود یادمان عملیات والفجر8 است جایی که گوشت و پوست وچشمهای زیبای برادرم در این جا مدفون شده است شاید از یک بدن 65 الی 70 کیلویی 60 کیلو از ان اینجا مانده شاید اینجا خانه اوست شاید او دوست داشت همیشه اینجا بماند اما به خاطر پدر و مادرش ترجیح داد نصف بدنش اینجا و نصف دیگرش پیش خانواده اش باشد .

کاش صدایم را شنیده باشد کاش حرفهایم را گوش کرده باشد اخر من امده ام عید دیدنی برادر جان عید دیدنی بدون عیدی که نمیشود من از تو عیدی میخوام دیگر خودت میدانی.

ظهر رفتیم مسجد جامع خرمشهر جایی که روزهای زیررگبار گلوله و خمپاره از بهترین بندگان خدا محافظت میکرد اری مسجدها سنگرند اما مسجد جامع خرمشهر سنگر سنگرهاست جایی که روزی در خون بهترینهای خداوند شناور بود همیشه سربلند بمانی.

اینجا مسیر شلمچه است مسیری که به طرف کربلا میره کاش یک بار دیگه در این مسیر قرار بگیریم ان هم انشالله برای کربلا

و اینجا هم شلمچه تا چشم کار میکند خاک و خاکریز چه کیفی دارد نشستن روی خاکهای گرم شلمچه اینجا جز خاک چیزی نیست اما به راستی بهشتی است هر کسی در یه جایی با خود خلوت کرده است چه زیباست خلوت کردنمان اینجا به راستی بوی شهدا میدهد راست است که میگویند شلمچه بیشتر از همه گرفته بوی فاطمه.

چگونه اینجا را در یک ساعت خوب ببینم چگونه سیر شوم از دیدنش مگر اینجا سیر شدنی است؟ حرفهایم زیاد است و وقتم کم .

خدایا تو کاری کن که این یک ساعت هیچ وقت تمام نشود میروم تا حظی ببرم با زیارت عاشورا شروع میکنم.

تمام شد دیدار با شلمچه تمام شد زیارت شهدای گمنام شلمچه تمام شد کاش نامه ای را که برایشان نوشتم بخوانند کاش حتی گوشه چشمی بیندازند .

شلمچه یلی به کربلا نزدیکه زائران کربلا برای رفتن به کربلا اول شهدای شلمچه را زیارت میکنند موقع برگشتن هم باز هم به زیارت شهدای شلمچه میروند وبعد به سوی دیارشان خداوند چه عزتی به شهدای شلمچه داده است.

یه گودالی در یادمان شلمچه است میگویند اینجا 8 شهید را دست و پا بسته اینجا خاک کرده اند و سال 71 اینجا استخوانهایشان پیدا شد که جزئ شهدای مشهد بودند که به خانوادهایشان تحویل داده شد .

                                                                                                  ادامه دارد...